فرمت فایل دانلودی: .zip فرمت فایل اصلی: pptx تعداد صفحات: 185 حجم فایل: 6388 کیلوبایت قیمت: 280000 تومان
استراتژی های بازاریابی Colgate-Palmolive ریشه در درک عمیق رفتار مصرف کننده، تعهد به نوآوری و تعهد به ارتقای بهداشت دهان و دندان دارد. این استراتژی ها شرکت را قادر می سازد تا موقعیت خود را به عنوان یک رهبر جهانی در صنعت کالاهای مصرفی حفظ کند. 18 شهریور 1402 AP Colgate-Palmolive یک شرکت آمریکایی چندملیتی محصولات مصرفی است که دفتر مرکزی آن در شهر نیویورک قرار دارد. این شرکت در تولید، توزیع و ارائه محصولات خانگی، بهداشتی، مراقبت شخصی و دامپزشکی تخصص دارد. Colgate-Palmolive یکی از بزرگترین شرکت های محصولات مصرفی در جهان است که محصولات آن در بیش از 200 کشور و منطقه به فروش می رسد. تاریخچه این شرکت در سال 1806 توسط ویلیام کولگیت، سازنده صابون و شمع تاسیس شد. در سال 1873، این شرکت اولین خمیر دندان خود را به نام خمیر دندان Colgate معرفی کرد. در سال 1896، Colgate اولین خمیر دندان را در یک لوله به نام Colgate Ribbon Dental Cream (اختراع شده توسط دندانپزشک واشنگتن شفیلد) فروخت. همچنین در سال 1896، کلگیت مارتین ایتنر را استخدام کرد و تحت هدایت او یکی از اولین آزمایشگاه های تحقیقات کاربردی را تأسیس کرد. در سال 1928، Colgate با شرکت Palmolive-Peet ادغام شد که صابون Palmolive و صابون Ivory را ساخت. شرکت ادغام شده به Colgate-Palmolive تغییر نام داد. در سالهای پس از آن، Colgate-Palmolive تعدادی شرکت دیگر از جمله Hill’s Pet Nutrition، Softsoap و Speed Stick را خریداری کرده است. 1- مدیریت پورتفولیوی برند امروزه برندهای Colgate-Palmolive عبارتند از خمیر دندان Colgate، صابون Palmolive، دئودورانت Speed Stick، صابون دست نرم، صابون Irish Spring، Hill’s Pet Nutrition و Tom’s of Maine. محصولات این شرکت در بیش از 200 کشور و منطقه به فروش می رسد. مجموعه برند Colgate-Palmolive شامل برخی از برندهای معروف مانند خمیر دندان Colgate، صابون ظرفشویی Palmolive، پاک کننده آژاکس، دئودورانت Speed Stick و غذای حیوانات خانگی Hill’s Science Diet است. این برندها از طریق کانالهای مختلف از جمله تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات چاپی، کمپینهای رسانههای اجتماعی و قرار دادن محصولات به بازار عرضه میشوند.
2-مسئولیت اجتماعی Colgate-Palmolive به مسئولیت اجتماعی شرکت متعهد است. این شرکت تعدادی ابتکار برای ارتقای پایداری، حفاظت از محیط زیست و مسئولیت اجتماعی دارد. به عنوان مثال، Colgate-Palmolive برنامه ای برای کاهش میزان آب مصرفی در فرآیندهای تولید خود دارد. این شرکت همچنین برنامه ای برای کمک به بهبود سلامت دهان و دندان در کشورهای در حال توسعه دارد. استراتژی های بازاریابی Colgate-Palmolive Colgate-Palmolive از یک استراتژی بازاریابی جامع و چندوجهی برای حفظ رهبری خود در صنعت مراقبت از دهان و بهداشت شخصی و همچنین گسترش آن به سایر دسته های مرتبط استفاده می کند. در اینجا عناصر کلیدی استراتژی های بازاریابی Colgate-Palmolive آمده است: به طور کلی، مجموعه برند Colgate-Palmolive به عنوان یک دارایی مهم برای شرکت عمل می کند و به آن اجازه می دهد تا جریان های درآمدی خود را متنوع کند و به طور موثر با سایر شرکت های کالاهای مصرفی رقابت کند. با استفاده از برندهای قوی خود و سرمایه گذاری در فرصت های رشد، این شرکت می تواند به موفقیت بلندمدت خود ادامه دهد. 3- نوآوری و توسعه محصول نوآوری و توسعه محصول همیشه از اجزای مهم استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive بوده است. Colgate-Palmolive به عنوان یکی از شرکتهای پیشرو در زمینه کالاهای مصرفی در جهان، به طور مداوم در تلاش است تا محصولات جدید را توسعه دهد و محصولات موجود را برای برآورده کردن نیازها و ترجیحات مشتریان در حال تغییر ارتقا دهد. در اینجا چند روش وجود دارد که در آنها Colgate-Palmolive از نوآوری و توسعه محصول به عنوان یک استراتژی بازاریابی استفاده می کند: برای مثال، کمپانی «کلگیت پالمولیو» هنگام عرضه خمیر دندان خود که طعم خاصی داشت، در بیش از ۴۰ کشور تنها از دو نمونه آگهی استفاده کرد. این کمپانی به دلیل استفاده از مواد اولیه یکسان و همچنین آگهی تجاری یکسان، به ازای هر کشور معادل ۱ تا ۲ میلیون دلار فقط در بهای تمام شده کالا صرفهجویی کرد.
4-بهبود محصول: روش دیگری که Colgate-Palmolive از نوآوری و توسعه محصول استفاده می کند، بهبود پیشنهادات فعلی است. به عنوان مثال، این شرکت اخیراً مایع ظرفشویی Palmolive خود را با فرمول جدیدی که حاوی مواد طبیعی مانند روغن نارگیل و عصاره زیتون است، دوباره فرموله کرده است. به طور مشابه، Colgate-Palmolive مسواک Colgate TotalSF خود را با فناوری پیشرفته صوتی تقویت کرد تا از نتایج بهتر تمیز کردن دندان اطمینان حاصل کند.
5-همکاری ها و مشارکت ها: همکاری با شرکای خارجی و کارشناسان به Colgate-Palmolive کمک می کند تا در زمینه نوآوری و توسعه محصول از منحنی جلوتر بماند. به عنوان مثال، این شرکت با دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه میشیگان برای انجام تحقیقاتی در مورد چگونگی کاهش مصرف شکر در بین کودکان همکاری کرد. چنین همکاری هایی به Colgate-Palmolive کمک می کند تا بینش های ارزشمندی در مورد روندها و فناوری های در حال ظهور به دست آورد و در نهایت منجر به نوآوری محصول شود. 6-سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه (R&D): بخش قابل توجهی از بودجه Colgate-Palmolive صرف ابتکارات تحقیق و توسعه با هدف توسعه محصولات و راه حل های پیشرفته می شود. Colgate-Palmolive با تیمهای اختصاصی متمرکز بر کاوش فناوریهای جدید، شناسایی نیازهای برآورده نشده مصرفکننده و آزمایش ایدههای جدید، جریان ثابتی از محصولات و پیشرفتهای پیشگامانه را تضمین میکند. 7- ارتباطات بازاریابی ارتباط موثر برای هر استراتژی بازاریابی موفق ضروری است و Colgate-Palmolive این اصل را به خوبی درک می کند. این شرکت از اشکال مختلف ارتباطات بازاریابی برای ارتباط با مصرف کنندگان، تبلیغ محصولات خود و ایجاد تصویری مثبت استفاده می کند. در اینجا چند نمونه از نحوه اجرای ارتباطات بازاریابی Colgate-Palmolive به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی کلی خود آورده شده است: کمپین های تبلیغاتی: Colgate-Palmolive کمپین های تبلیغاتی گسترده ای را در چندین پلتفرم از جمله تلویزیون، رادیو، چاپ، دیجیتال و رسانه های اجتماعی اجرا می کند. تبلیغات آن اغلب دارای جنگ های جذاب، تگ های به یاد ماندنی و تصاویری چشم نواز است که در بین مخاطبان طنین انداز می شود. به عنوان مثال، کمپین «Colgate TotalSF» بر توانایی خمیردندان برای رفع مشکلات متعدد دندانی با یک محصول واحد تأکید کرد. به طور مشابه، کمپین "رژیم غذایی علمی هیل" کیفیت برتر محصولات غذایی حیوانات خانگی این برند را برجسته کرد. 8-اینفلوئنسر مارکتینگ: Colgate-Palmolive تأثیرگذارانی را درگیر میکند که با ارزشهای برند آن و جمعیتشناختی مخاطبان هدف هماهنگ هستند. این تأثیرگذاران ممکن است شامل افراد مشهور، وبلاگ نویسان، وبلاگ نویسان و شخصیت های رسانه های اجتماعی باشند که محتوای مربوط به بهداشت دهان، مراقبت از پوست، مراقبت از خانه یا تغذیه حیوانات خانگی را به اشتراک می گذارند. Colgate-Palmolive با مشارکت با این اینفلوئنسرها، مخاطبان بیشتری را به دست میآورد و سر و صدایی در اطراف محصولات خود ایجاد میکند. به عنوان مثال، این شرکت با YouTuber محبوب NikkieTutorials همکاری کرد تا خمیر دندان سفید Optic خود را به نمایش بگذارد. 9-حمایت مالی و رویدادها: حمایت مالی از رویدادها و املاک ورزشی یکی دیگر از کانال های ارتباط بازاریابی موثر برای Colgate-Palmolive است. این شرکت حامی رویدادهای ورزشی برجسته مانند المپیک، جام جهانی فوتبال و مسابقات گلف PGA Tour است. Colgate-Palmolive با همراهی خود با این رویدادها، خود را به عنوان یک برند قابل اعتماد و قابل اعتماد معرفی می کند که از مشارکت جامعه و برتری ورزشی پشتیبانی می کند. علاوه بر این، این شرکت در طول این رویدادها، فعالیتهای تبلیغاتی محلی را سازماندهی میکند و آگاهی و تعامل بیشتر از برند را افزایش میدهد. 10-روابط عمومی: Colgate-Palmolive از استراتژی های روابط عمومی برای مدیریت شهرت خود و برقراری ارتباط موثر با سهامداران استفاده می کند. این شرکت فوراً به پرسشهای رسانهها پاسخ میدهد، در مصاحبهها شرکت میکند و بیانیههای مطبوعاتی را برای اعلام راهاندازی محصول جدید، پیشرفتهای شرکتی و ابتکارات CSR توزیع میکند. با حفظ خطوط ارتباطی باز با خبرنگاران و خبرنگاران، Colgate-Palmolive می تواند روایت خود را شکل دهد و پیامی را که به عموم مردم منتقل می شود کنترل کند. به طور کلی، رویکرد Colgate-Palmolive به ارتباطات بازاریابی شامل ایجاد پیامهای قانعکننده متناسب با مخاطبان خاص، استفاده از کانالها و تاکتیکهای متنوع برای دستیابی به آن مخاطبان، و نظارت مستمر و تنظیم استراتژیهای خود بر اساس بازخورد و معیارهای عملکرد است. با انجام این کار، شرکت می تواند هویت برند خود را تقویت کند، روابط با مشتری را تقویت کند و به موفقیت تجاری بلندمدت دست یابد. 11- حضور جهانی Colgate-Palmolive به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های چند ملیتی در صنعت FMCG، از حضور گسترده جهانی خود به عنوان جزء اصلی استراتژی بازاریابی خود استفاده می کند. در اینجا چند راه وجود دارد که در آن شرکت از دسترسی جهانی خود برای ایجاد موفقیت در تجارت استفاده می کند:
تنوع جغرافیایی: Colgate-Palmolive با فعالیت در کشورهای متعدد در سراسر جهان، قرار گرفتن در معرض خطرات بازار فردی را کاهش می دهد. به عنوان مثال، اگر در یک منطقه رکود اقتصادی وجود داشته باشد، شرکت ممکن است همچنان در سایر نقاط جهان رشد کند. این تنوع جغرافیایی به Colgate-Palmolive اجازه می دهد تا درآمدها و سودهای پایدار را در طول زمان حفظ کند. بهره برداری از بازارهای با رشد بالا: Colgate-Palmolive بازارهای با پتانسیل بالا مانند آسیا و اقیانوسیه، آمریکای لاتین، آفریقا و اروپای شرقی را هدف قرار می دهد که در آن نرخ رشد جمعیت نسبتاً بالا است. با سرمایه گذاری در این مناطق، این شرکت می تواند سهم بیشتری از طبقه متوسط رو به رشد را به خود اختصاص دهد و نفوذ خود را در بازار افزایش دهد. 12-قابلیت های تولید مقیاس پذیر: ردپای جهانی Colgate-Palmolive تولید و توزیع کارآمد محصولات آن را امکان پذیر می کند. این شرکت کارخانه های تولیدی و مراکز تحقیق و توسعه پیشرفته را در مناطق مختلف راه اندازی می کند که به آن امکان می دهد حجم زیادی را با هزینه کم تولید کند. این مزیت مقیاس پذیری به Colgate-Palmolive برتری رقابتی در برابر رقبای کوچکتر می دهد که برای مطابقت با سطوح کارایی آن تلاش می کنند. 13-سبد محصولات تطبیقی: برای پاسخگویی به ترجیحات متنوع مصرف کنندگان در کشورهای مختلف، Colgate-Palmolive خطوط تولید مناسبی را ارائه می دهد. به عنوان مثال، این شرکت خمیر دندانی تولید می کند که به طور خاص برای مصرف کنندگان آسیایی که تمایل به مصرف قند بیشتری نسبت به همتایان غربی خود دارند، فرموله شده است. به طور مشابه، محصولات مراقبت شخصی Colgate-Palmolive دارای ترکیباتی هستند که برای انواع پوست و شرایط آب و هوایی محلی مناسب هستند.
حضور جهانی Colgate-Palmolive به عنوان یک دارایی استراتژیک قابل توجه عمل می کند و این شرکت را قادر می سازد تا به بازارهای نوظهور نفوذ کند، ریسک را از طریق تنوع جغرافیایی کاهش دهد، قابلیت های تولید را بهینه کند، خطوط تولید مناسب را ارائه دهد، کمپین های تبلیغاتی موثری را انجام دهد و یک نمایه مسئولیت اجتماعی شرکتی مثبت ایجاد کند.
14- ابتکارات پایداری Colgate-Palmolive با درک اهمیت فزاینده شیوه های سازگار با محیط زیست در بین مصرف کنندگان، پایداری را به جنبه کلیدی استراتژی بازاریابی خود تبدیل کرده است. در اینجا چندین مثال از نحوه استفاده شرکت پایداری در تلاش های بازاریابی خود آورده شده است: 15-نظارت بر محیط زیست: Colgate-Palmolive اقدامات سازگار با محیط زیست را در سراسر زنجیره تامین و عملیات خود در اولویت قرار می دهد. از استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر گرفته تا کاهش مصرف آب و تولید زباله، این شرکت در تلاش است تا تاثیر آن را بر روی کره زمین به حداقل برساند. مصرف کنندگان از شرکت هایی قدردانی می کنند که گام های فعالانه ای در جهت پایداری برمی دارند که منجر به بهبود تصویر برند و وفاداری می شود. 16-گزارش شفاف: Colgate-Palmolive گزارش های سالانه پایداری را منتشر می کند که پیشرفت خود را در راستای اهداف زیست محیطی نشان می دهد. این شفافیت به ایجاد اعتماد با مشتریانی که برای صداقت و مسئولیتپذیری برندهایی که حمایت میکنند ارزش قائل هستند، کمک میکند. به اشتراک گذاری دستاوردها و چالش ها نشان دهنده تعهد شرکت به بهبود مستمر است و گفتگو با ذینفعان را تشویق می کند. 17-مشارکت اجتماعی: Colgate-Palmolive در پروژه های اجتماعی مختلف مربوط به حفاظت، دسترسی به آب پاک و حفاظت از حیات وحش شرکت می کند. این ابتکارات نشان دهنده تعهد شرکت برای ایجاد آینده ای بهتر برای همه و در عین حال فراهم کردن فرصت هایی برای همکاری با سازمان های غیر دولتی، دولت ها و سازمان های دیگر است. کلگیت بر این باور است که هر کودک و خانوادهاش حق دارند یک عمر لبخند سالم داشته باشند. به همین دلیل است که ما از آینده ای روشن تر برای 2 میلیارد کودک و خانواده هایشان دفاع می کنیم، زیرا برای بهبود سلامت، آموزش و رفاه در ایالات متحده و سراسر جهان تلاش می کنیم. از سال 1991، طرح Colgate Bright Smiles، Bright Futures® زندگی بیش از یک میلیارد کودک را در بیش از 80 کشور تحت تاثیر قرار داده است. کودکان عادات قدرتمندی مانند مسواک زدن دو بار در روز با خمیر دندان حاوی فلوراید را یاد می گیرند. ماموریت ما اتصال جوامع محروم به آموزش بهداشت دهان، غربالگری رایگان دندانپزشکی و ارجاعات درمانی است. ما با هم میتوانیم فرصتهای یادگیری مادامالعمر را ارتقا دهیم و دنیایی از لبخندهای درخشان و حتی آیندههای روشنتری خلق کنیم. 18-گواهینامه ها و جوایز سبز: Colgate-Palmolive فعالانه به دنبال شناسایی تلاش های پایداری خود با دریافت گواهینامه ها و جوایز از سازمان های معتبر است. این تاییدیه های خارجی اعتبار و جذابیت شرکت را برای مصرف کنندگان آگاه از محیط زیست بیشتر می کند.
Colgate-Palmolive با پذیرش پایداری به عنوان عنصر اصلی استراتژی بازاریابی خود، خود را به عنوان یک شهروند شرکتی مسئول قرار می دهد، برند خود را متمایز می کند، اعتماد مشتریان را ایجاد می کند و به یک سیاره سالم کمک می کند.
19 مشارکت و اتحاد Colgate-Palmolive در استفاده از شراکت و اتحاد برای ارتقای استراتژی بازاریابی خود موفق بوده است. این شرکت با سازمانهای مختلف از جمله خردهفروشان، توزیعکنندگان، تامینکنندگان و سایر شرکتهایی که در همان صنعت یا صنایع مکمل فعالیت میکنند، همکاریهای استراتژیک ایجاد کرده است. این مشارکت ها به Colgate-Palmolive کمک کرده است تا دامنه خود را گسترش دهد، فروش را افزایش دهد، هزینه ها را کاهش دهد، به بازارهای جدید دسترسی پیدا کند و محصولات نوآورانه را توسعه دهد. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
20-همکاری با خرده فروشان: Colgate-Palmolive روابط قوی با زنجیره های خرده فروشی عمده مانند Walmart، Kroger، Costco و Target برقرار کرده است. با مشارکت با این خرده فروشان، این شرکت می تواند اطمینان حاصل کند که محصولاتش به طور برجسته در قفسه های فروشگاه نمایش داده می شوند و در طول رویدادهای تبلیغاتی از رفتار ترجیحی برخوردار می شوند. علاوه بر این، Colgate-Palmolive اغلب با خردهفروشان همکاری نزدیکی میکند تا محصولات سفارشیسازیشده را بهطور خاص برای نیازهای مشتریان طراحی کند. همکاری در زنجیره تامین: برای ساده کردن عملیات و کاهش هزینه ها، Colgate-Palmolive روابط نزدیکی با تامین کنندگان و تولیدکنندگان کلیدی ایجاد کرده است. این شامل تامین مواد اولیه از فروشندگان قابل اعتماد با قیمت های رقابتی، مذاکره با شرایط مطلوب با ارائه دهندگان تدارکات و همکاری با شرکت های بسته بندی برای ایجاد طرح های چشم نواز برای محصولات خود است.
21-مشارکت نوآوری: Colgate-Palmolive با شرکتهای فناوری، موسسات تحقیقاتی و استارتآپها همکاری کرده است تا نوآوری را هدایت کند و از روندهای نوظهور جلوتر بماند. به عنوان مثال، این شرکت در پلتفرمهای سلامت دیجیتال مانند PillPack (خرید شده توسط آمازون) و Quip سرمایهگذاری کرده است که بر مسواکهای برقی و خدمات مراقبت از دندان تمرکز دارد. چنین مشارکت هایی به Colgate-Palmolive کمک می کند تا فرصت های جدیدی را در پزشکی شخصی، دستگاه های متصل و تجارت الکترونیک کشف کند. 22-تبلیغات متقابل: Colgate-Palmolive در ابتکارات تبلیغات متقابل با سایر برندهای کالاهای مصرفی مانند PepsiCo و Unilever شرکت کرده است. از طریق کمپین های تبلیغاتی مشترک، محصولات با نام تجاری مشترک و قراردادهای توزیع انحصاری، هر دو طرف از افزایش آگاهی از برند، پایگاه مشتری گسترده و منابع مشترک بهره مند می شوند.
Colgate-Palmolive با انجمن های دندانپزشکی و سازمان های بهداشتی برای ارتقاء آگاهی و آموزش بهداشت دهان و دندان شریک می شود. این مشارکت ها به پیام های برندشان اعتبار می بخشد.
23- مدیریت بحران Colgate-Palmolive در طول تاریخ خود با بحران های متعددی مواجه بوده است، اما به طور مداوم استراتژی های مدیریت بحران موثری را برای کاهش تبلیغات منفی و محافظت از شهرت خود نشان داده است. استراتژی های بازاریابی Colgate-Palmolive ریشه در درک عمیق رفتار مصرف کننده، تعهد به نوآوری و تعهد به ارتقای بهداشت دهان و دندان دارد. این استراتژی ها این شرکت را قادر می سازد تا جایگاه خود را به عنوان یک رهبر جهانی در صنعت کالاهای مصرفی حفظ کند. استراتژی های بازاریابی جامع کلگیت | IIDE Colgate در سراسر جهان به دلیل بهداشت دهان و دندان با کیفیت بالا شناخته شده است، به طوری که در بازار جهانی مسواک، خمیر دندان و بهداشت دهان و دندان تسلط یافته است. Colgate که توسط ویلیام کولگیت در سال 1806 به عنوان یک تجارت کوچک شمع و صابون تأسیس شد، مطمئناً راه طولانی را پیموده است. Colgate که مقر آن در شهر نیویورک است، دارای شعبه هایی در سرتاسر جهان و یک پایگاه مصرف کننده پر جنب و جوش و جهانی است. در طول چند دهه گذشته، Colgate با اجرای استراتژیهای بازاریابی فوقالعاده و حتی جذب دندانپزشکان برای تأیید محصولاتش، به این استاندارد دست یافته است. 24-تجزیه و تحلیل رقبای کلگیت هر زمان که یک شرکت محصول خود را عرضه می کند، باید تجزیه و تحلیل کند که رقبای خود چه می کنند و سعی کنند محصولات بهتری را با همان قیمت یا کمتر از قیمت رقیب ارائه دهند. Colgate به نامی شناخته شده برای مبارزه با میکروب ها و تنفس ضعیف در عین رعایت بهداشت دهان و دندان تبدیل شده است. این برند با ارائه اجناس باکیفیت با قیمت های منصفانه و مقرون به صرفه، اعتماد میلیون ها مشتری را به خود جلب کرده است. اگرچه با رقابت شدید سایر برندها مواجه است، اما این رقابت سالم آنها را تشویق می کند تا محصولات خود را بهبود بخشند تا سهم بازار خود را حفظ کنند استراتژی های بازاریابی کلگیت که آن را به یک برند خمیر دندان موفق تبدیل کرد 25-بسته بندی خلاقانه با پیامی قوی Colgate در مورد بسته بندی محصولات خود بسیار شوخ طبع است. بسته بندی بسیار جوان است، چاه روشن بسیار مناسبی دارد که برای همه انواع توده ها جذاب است و همچنین پیام درست را در سراسر جهان پخش می کند. چه خمیردندان محافظ حفره باشد و چه خمیر دندان حداکثر تازه، تبلیغات تبلیغاتی و کمپین های تبلیغاتی این شرکت به درستی نشان دهنده چیزی است که آنها ارائه می دهند و با تمرکز بر راه حل مشکل بسیار خاص بهداشت دهان، اعتماد توده ها را جلب می کنند. 26-ایجاد اعتماد در بین مشتریان کولگیت همیشه احساسات توده ها را لمس کرده و با داستان های دلگرم کننده خود، توده ها را درگیر خود کرده است. این شرکت نه تنها با ارائه محصولات باکیفیت و مقرون به صرفه در بازار اعتماد ایجاد کرده است، بلکه در زمینه های اجتماعی متعددی مشارکت داشته است که باعث افزایش اعتماد هندی ها شده است. این شرکت سرمایه گذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام داده است تا محصولات جدیدی را ارائه کند که نیازهای مصرف کنندگان را برآورده کند. به عنوان مثال، خمیر دندان MaxWhite Colgate برای از بین بردن لکه های سخت روی دندان طراحی شده است و در عین حال دندان ها را سالم می کند. این شرکت همچنین نخ دندان و دهانشویه های خود را به محصولات حساس دندان و لثه گسترش داده است. کولگیت بودجه بازاریابی خود را برای ایجاد آگاهی از برند افزایش داده است و با افراد مشهوری مانند لبرون جیمز و سوفیا ورگارا همکاری می کند. علاوه بر این، کسب و کار تلاش های بازاریابی تعاملی را توسعه داده است که مشتریان را به تعامل با نام تجاری ترغیب می کند. به عنوان مثال، کمپین "به اشتراک گذاری یک لبخند" از مردم دعوت کرد تا عکس های خود را با لبخند با محصولات Colgate به اشتراک بگذارند. در نهایت، Colgate به بازارهای جهانی گسترش یافته است و در درجه اول در سراسر جهان در دسترس است. 28-سفیر نام تجاری سفیر برند شخصی است که در مورد یک شرکت در رسانه ها صحبت می کند. یک سفیر برند خوب، طرفداران اجتماعی زیادی خواهد داشت و بر جامعه خود تأثیر می گذارد. از سفیران برند می توان برای ایجاد آگاهی، افزایش فروش و ایجاد وفاداری به برند استفاده کرد. Colgate در استفاده از سفیران برند برای تبلیغ محصولات خود موفق بوده است. آنها با افراد مشهوری که دنبال کننده های زیادی در شبکه های اجتماعی هستند، مانند ورزشکاران، افراد مشهور و اینفلوئنسرها همکاری کرده اند. Colgate به دلیل این توافقات به مخاطبان بیشتری دست یافته است و شناخت برند را افزایش داده است. موفقیت استراتژی بازاریابی کلگیت نشان میدهد که مشارکت با اینفلوئنسرها و سرمایهگذاری در برنامههایی که از آنها حمایت میکنند، میتواند به طور موثر به مخاطبان جدیدی دست یابد و وفاداری به برند را ایجاد کند. 29-بازاریابی دیجیتال بازاریابی دیجیتال موفق ترین استراتژی بازاریابی کلگیت است که در سال های اخیر باعث شناخته شدن آنها شده است. این استراتژی شامل استفاده از کانال های دیجیتال مختلف برای تبلیغ و فروش محصولات Colgate است. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، موتورهای جستجو و حتی یوتیوب است. Colgate با کمپین های دیجیتال مارکتینگ خود موفقیت های زیادی کسب کرده است. به عنوان مثال، حضور شرکت در رسانه های اجتماعی در چند سال گذشته به شدت رشد کرده است. علاوه بر این، کمپین های بازاریابی ایمیلی Colgate با موفقیت باعث فروش و آگاهی از برند شده است. به طور کلی، بازاریابی دیجیتال عامل کلیدی موفقیت کلگیت بوده است. این شرکت به سرمایه گذاری هنگفت در این زمینه ادامه خواهد داد تا مزیت رقابتی خود را حفظ کند. 30-هدف گذاری بر اساس مکان وقتی صحبت از کمپین های تبلیغاتی و تاکتیک های بازاریابی به میان می آید، Colgate همیشه یک حرفه ای بوده است. آنها با استفاده از تکنیک های بازاریابی مختلف حوزه های مختلفی را هدف قرار می دهند و در تولید سرنخ و پاسخ های مطلوب موفقیت زیادی دارند. Kumbh Mela، مهمترین گردهمایی معنوی مؤمنان هندو، استراتژی بازاریابی مبتنی بر مکان کلگیت را نشان میدهد. Colgate با موفقیت به این بازار نفوذ کرد و متوجه شد که اکثر مردم محلی سواد کمی دارند 31-حضور کلگیت در رسانه های اجتماعی موفقیت کلگیت فراتر از بسته بندی فیزیکی است. برای تبلیغات شرکت از رسانه های چاپی، تلویزیون، رادیو، مجلات، روزنامه ها و بیلبوردها استفاده می شود. مهمتر از همه، Colgate در توییتر، فیس بوک و اینستاگرام بسیار فعال است. آنها چندین بار در روز در هر پلتفرم پست می گذارند و مطمئن می شوند که تا حد امکان به نظرات و سوالات بیشتری پاسخ می دهند. در توییتر، کلگیت 77.6 هزار دنبال کننده دارد و اغلب مسابقات و هدایایی برگزار می کند که برای هر کسی که آنها را دنبال می کند آزاد است. آنها همچنین محتوای تولید شده توسط کاربر را که محصولات آنها را ذکر می کند، ریتوئیت می کنند. کلگیت 172 هزار دنبال کننده در اینستاگرام و 272 هزار دنبال کننده در فیس بوک دارد. 32-نکات کلیدی Colgate برای کارآفرینان بر اساس تقسیم بندی بازار، جمعیت شناسی، روانشناختی و الگوهای رفتار مصرف کننده، Colgate واقعاً برخی از استراتژی های بازاریابی موثر را توسعه داده است. در اینجا چند نکته کلیدی از استراتژی بازاریابی کلگیت آورده شده است: 33-تمرکز قابل توجهی بر بازاریابی دیجیتال Colgate درک می کند که برای دسترسی به مصرف کنندگان خود، باید محتوای جالب و مرتبط با آنها ایجاد کند. این شرکت محتواهای مختلفی از مقالات و ویدیوهای مربوط به نکات مراقبت از دهان گرفته تا اینفوگرافیک در مورد مزایای استفاده از محصولات Colgate تولید می کند. کولگیت علاوه بر ارائه محصولات باکیفیت، خدمات عالی به مشتریان را نیز ارائه می دهد. این شرکت به هر گونه سؤال یا نگرانی که ممکن است مصرف کنندگان داشته باشند به سرعت و کارآمد پاسخ می دهد. به این ترتیب Colgate توانسته است حضوری قدرتمند در دنیای دیجیتال ایجاد کند و به یک برند پیشرو در صنعت خمیردندان تبدیل شود. 34-نوآوری مستمر نوآوری مستمر برای حفظ برتری در یک چشم انداز رقابتی ضروری است. کولگیت علاوه بر حضور قدرتمند دیجیتالی خود، چندین محصول نوآورانه را نیز در سال های اخیر روانه بازار کرده است. به عنوان مثال، خمیر دندان محبوب Optic White این شرکت از پراکسید هیدروژن برای سفید کردن سریع و موثر دندان ها استفاده می کند. به طور مشابه، خمیر دندان MaxFresh Colgate حاوی میکروکریستال هایی است که فوراً در دهان شما حل می شود و احساس طراوت شدیدی را ایجاد می کند. نوآوری مستمر برای حفظ مزیت رقابتی در صنعت خمیردندان ضروری است. Colgate این را بهتر از هر کس دیگری درک می کند و استراتژی بازاریابی دیجیتال آن نشان دهنده این تعهد به نوآوری است. با تمرکز مداوم Colgate بر نوآوری، شکی وجود ندارد که این شرکت برای سال های آینده یک رهبر در بازار خمیر دندان باقی خواهد ماند. 35-هویت برند قوی برای جذب و حفظ مشتریان کلیدی است Colgate هویت برند خود را با استفاده از رنگ های متنوع برای جذب مشتریان مختلف تکمیل کرده است. وب سایت این شرکت قرمز، آبی و سفید است که نشان دهنده تعهد شرکت به ارائه محصول با کیفیت است. علاوه بر این، Colgate از هویت برند خود با استفاده از کمپین های رسانه های اجتماعی برای نمایش محتوا پشتیبانی می کند. از طریق فیس بوک و اینستاگرام، آنها بسته بندی خمیر دندان، محصولات و کمپین هایی را با تم قرمز، آبی و سفید ارائه می دهند. آنها همچنین از هشتگهای ثابت در تمام پلتفرمهای رسانههای اجتماعی خود استفاده میکنند و پیدا کردن محتوای مرتبط را برای مشتریان آسانتر میکنند. این به ایجاد هویت برند قوی و وفاداری به شرکت کمک می کند. از تبلیغات براق هزارههای سالم و شاد با لبخندهای تازهشان گرفته تا محتوای وب حمایتشده و تجربههای وبسایتی با طراحی خوب، حضور آنلاین Colgate به آن کمک کرده است که در طول سالها به جذب مشتریان ادامه دهد. Colgate با داستان سرایی برند عالی و تجربیات مناسب در سراسر پلتفرمها، به طور موثر توجه مشتریان جدید و موجود را به خود جلب میکند و در عین حال از فناوری نوظهور برای دسترسی بیشتر هر روز استفاده میکند. فهرست داستان برند کولگیت؛ بیش از دو قرن تولید محصولات بهداشتی تاریخچه تأسیس ادغام های شرکت کلگیت تغییر نام شرکت معرفی محصولات جدید استراتژی تبلیغات کلگیت تغییر استراتژی و بازگشت به اوج برنامه ریزی برای بهره وری وبازطراحی استراتژی ها خمیردندان انقلابی توتال توسعه برند محصول همراه بازاریابی انبوه وارد ذهن مصرفکنندگان خود شوید چگونه محصولات شما میتواند به حل مشکلات مصرفکنندگان شما کمک کند چه زمانی بازاریابی برند موفق ترین است؟ توسعه برند انواع توسعه برند توسعه فرم محصول توسعه تخصص شرکت توسعه حق امتیاز (فرانشیز) مشتری توسعه تمایز برند
توسعه پرستیژ برند توسعه با انتقال مؤلفه توسعه با استفاده از شیوه زندگی ایجاددامنه سبک بصری برای گسترش دامنه محصولات اشتباهی که به شکست برندینگ منجر شد-مطالعه موردی کلگیت مهمترین اشتباهات برندینگ که میتوانند به شدت برای سازمانها زیانآور باشند استراتژی بازاریابی محتوا مطالعه موردی برند کلگیت آنسوف ماتریس کلگیت آمیخته بازاریابی Colgate-Palmolive تحلیل بازاریابی Colgate-Palmolive 5C تجزیه و تحلیل PESTEL و تجزیه و تحلیل محیط درشرکت کلگیت استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive . ماتریس BCG در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive ارزش ویژه برند Colgate-Palmolive تجزیه و تحلیل رقبا در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive تحلیل بازار Colgate-Palmolive مدل 7 اس مکنزی در شرکت کلگیت تحلیل زنجیره ارزش کلگیت مثال تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش استراتژی اقیانوس آبی کلگیت
فرمت فایل دانلودی: .zip فرمت فایل اصلی: pptx تعداد صفحات: 230 حجم فایل: 6413 کیلوبایت قیمت: 320000 تومان
مقدمه دراین فایل مطالب بازاریابی ،به صورت تحلیلی درارتباط با برند کداک مورد بررسی قرار گرفته است .برندی که بیش از یک قرن یکه تاز دنیای عکس و فیلم بوده است. ولیکن به دلیل توجه توجه به تغییرات در بازار و ذائقه مشتریان و مهم تر این که به دلیل عدم تحلیل و آنالیزرقیب هوشمند خویش درکمتر از یک دهه مجبور به واگذاری سهم بازار به رقیب گشته و اعلام ورشکستگی نماید. نویسنده با نگاه تحلیلی سعی برآن داشته که عوامل و مدل های تحلیل کسب وکار و اطلاعات کاملی از هر عامل و مدل را دراین مطالعه موردی و به صورت تحلیل کامل مورد بررسی قرار دهد و امید که مورد توجه و استفاده سروران ارجمند از هر صنفی و صنعت و یا قشری قرار گیرد اعم از : -بازاریابان و مدیران محترم کسب وکارها -مشاوران محترم بازاریابی و فروش -اساتید ارجمند ودانشجویان گرامی -بازارکنان بخش خصوصی و دولتی -وسایز عزیزانی که به بازاریابی و مدیریت علاقمند هستند. مدل هایی که در این فایل مورد تحلیل و بررسی ویژه قرار گرفته اند. 1-ماتریس تحلیل SWOT 2- ماتریس آنسوف 3-آمیخته بازاریابی 4- مارتیس PESTEL 5-مدل بازاریابی 5C MARKETING 6-ماتریس BCG 7-مدل 7اس مکنزی
داستان برند: کداک، پیشگام دنیای عکاسی و نماد شکست در برابر تحول دیجیتال کداک نامی بزرگ در دنیای عکاسی محسوب میشود که نوآوریهای متعددی را به این صنعت معرفی کرد، اما درنهایت، مغلوب انقلاب دیجیتال شد. تبلیغات کداک (با نام کامل Eastern Kodak Company) یک شرکت آمریکایی فعال در حوزهی عکاسی است. این شرکت قدیمی پایههای خود را در سرزمین عکاسی بنا کرد و زمانی بزرگترین برند آن حوزه بود. مرکز مدیریتی کداک در راچستر نیویورک قرار دارد و مرکز اجرایی آن، در نیوجرسی واقع شده است. کداک، امروز بیشتر با شکست در دنیای عکاسی و عقب ماندن از انقلاب دیجیتال شناخته میشود. درحالیکه شرکت آمریکایی با وجود رخدادهای پیشین، هنوز در بسیاری از حوزههای فناوری فعالیت دارد. مواردی همچون خدمات حرفهای برای کسبوکارها، انواع خدمات چاپ و ارتباطات گرافیکی، امروز توسط کداک عرضه میشوند. بخشهای اصلی کسبوکار کنونی کداک، چاپ، خدمانت Inkjet مخصوص مسبوکارها، پرینت سهبعدی و بستهبندی مایکرو، نرمافزار و راهکارهای سازمانی و بخش محصولات مصرفکنندهها و فیلم است. شاید شاخصترین محصول کنونی کداک و بخش معروف آن را بتوان فیلمهای عکاسی نامید. برند قدیمی دنیای عکاسی در سالهای پایانی قرن بیستم، تلاشهای ناموفقی در پیوستن به موج دیجیتال داشت. آنها با وجود تولید انواع دوربینهای دیجیتال در آن سالها، توانایی رقابت با دیگر بازیگران صنعت را نداشتند و حتی در سال ۲۰۱۲، اعلام ورشکستگی کردند. بههرحال، تولید دوربینهای دیجیتال از برنامههای شرکت اصلی کداک خارج شد و دوربینهای آن برند امروز توسط شرکت JK Imaging تولید میشود. تاریخچهی تأسیس داستان تولد برند کداک، به دهههای پایانی قرن بیستم و اختراعات بنیانگذار آن، جورج ایستمن باز میگردد. ایستمن یکی از اولین افرادی بود که صفحههای خشک پلاتینی را بهعنوان راهکارهایی آسان و کاربردی به صنعت عکاسی معرفی کرد. تا پیش از آن، روشهای خیس برای چاپ عکسها رونق داشتند. او پس از اختراع و معرفی این روش جدید در سال ۱۸۷۸، در سالهای بعد به بررسی راهکارهای تولید انبوه صفحات خشک پرداخت و با ساخت یک ماشین پوششدهی امولسیون، تولید انبوه اختراع خود را شروع کرد. نخستین فعالیتهای جدی ایستمن برای تولید محصولات انقلابیاش در حیاط یک خانهی اجارهای در راچستر نیویورک انجام شد. شریک نخست او، یک دوست خانوادگی بهنام هنری استرانگ بود که در سال ۱۸۸۱، شرکت Eastman Dry Plate را با هم تأسیس کردند. ایستمن که تا پیش از آن یک کارمند بانک بود، برای تمرکز کامل روی شرکت جدید، شغلش را رها کرد. اولین محصول ایستمن، صفحهی خشک چاپ عکس دو سال پس از تأسیس شرکت تولید صفحات خشک عکاسی، مرکز فعالیت آن به ساختمانی چهار طبقه در راچستر و خیابان ۳۴۳ نیویورک منتقل شد که امروز مرکز عملیات بینالمللی کداک محسوب میشود. البته، ساختمان ۱۹ طبقهی کنونی در محل ساختمان قدیمی ساخته شد. کمی پس از تأسیس و جابهجایی اولیه، فروش صفحات خشک سود بالایی را برای ایستمن و شریکش بههمراه داشت که درنهایت به تأسیس شرکت بزرگتری با ۱۴ سهامدار انجامید. نوآوریهای بعدی شرکت ایستمن، کاغذ نگاتیو برای عکاسی و اختراع لولهی مخصوص نگهداری آنها بود. فیلمهای عکاسی، محصولی بود که نام ایستمن و شرکتش را بیش از هر مورد دیگر به شهرت رساند. آنها نخستین فیلم عکاسی شفاف را بهشکلی که امروز میشناسیم، در سال ۱۸۸۵ و با نام EASTMAN American Film معرفی کردند. بهعلاوه، نخستین دفتر عمدهفروشی بینالمللی شرکت نیز در همان سال در شهر لندن تأسیس شد. انتخاب دانشمندان محقق، یکی از اقدامات قابلتوجه ایستمن در شرکتش بود که نام او را در این حوزه، در زمرهی اولینها قرار میداد. ایستمن محقق نخست خود را برای بررسی تجاریسازی فیلمهای انعطافپذیر شفاف استخدام کرد. معرفی برند Kodak و نخستین دوربین عکاسی آن در سال ۱۸۸۸ انجام شد. پس از تولد برند کداک، دوربین عکاسی آنها با شعار «شما دکمه را فشار دهید، ما سایر کارها را انجام میدهیم»، به بازار عرضه شد. عکاسی فوری، به آن شکلی که امروز میشناسیم، در آن سال و با معرفی دوربین کداک، مشهور شد. یک سال بعد، نخستین نمونهی تجاری فیلمهای عکاسی که توسط ایستمن و محقق شیمی شرکتش تولید شده بود، به بازار عرضه شد. محصول شرکت کداک، این امکان را برای توماس ادیسون فراهم کرد که دوربین فیلمبرداری را در سال ۱۸۹۱ اختراع کند. اولین آزمایشگاه شیمی شرکت نوآوری بعدی کداک در صنعت عکاسی، معرفی دوربینهایی با قابلیت جابهجایی فیلم دوربین در نور روز بود. در همان زمان، شرکت تصمیم گرفت تا فعالیتهای تولید فیلم و کاغذ عکاسی خود را به مرکز جدید بهنام Kodak Park در راچستر منتقل کند. بهعلاوه، نخستین مرکز تولیدی خارج از آمریکا نیز در هارو انگستان تأسیس شد. گسترش فعالیت و حوزههای جدید کاری سالهای پایانی قرن نوزده میلادی، با نوآوریهای متعددی در حوزهی عکسبرداری و فیلمبرداری همراه بود. در سال ۱۸۹۵، دوربین مشهور کداک با نام Pocket KODAK معرفی شد که از فیلمهای رولشده استفاده میکرد و دورانی تازه در عکسبرداری بهوجود آورد. در آن زمان، کشف تصویربرداری اشعهی X، نقطهی عطف قابلتوجه دنیای تصویربرداری بود. یک سال پس از کشف بزرگ، ایستمن و شرکتش قراردادی مهم برای تأمین کاعذ و صفحههای چاپ تصویربرداری اشعهی ایکس، امضا کردند. در همان زمان، ورود به صنعت فیلمسازی نیز بهصورت جدی و با تولید فیلمهای مخصوص فیلمبرداری انجام شد. تبلیغ دوربین جیبی کداک علاوهبر نوآوریهای فنی، اقدامات انقلابی کداک برای تحقیق و توسعه و نوآوری در داخل شرکت نیز با قدرت انجام میشد. سیستم پیشنهاددهی کداک در سال ۱۸۹۸ راهاندازی شد که به کارمندان پیشنهاددهندهی ایدههای جدید، جوایز نقدی اهدا میکرد. کشورهای فرانسه و کانادا، مقاصد بعدی کداک بودند که دفاتر مستقل شرکت، در آنها تأسیس شد. در همان سالها، ایستمن بهپاس قدردانی از عملکرد فوقالعادهی کارمندان، جوایز نقدی را از پسانداز و درآمد شخصی خود به آنها اهدا کرد. از آخرین نوآوریهای قرن نوزدهم کداک نیز میتوان به روش تولید فیلم عکاسی با چرخ اشاره کرد که ساخت فیلمها روی میزهای بسیار بزرگ را منسوخ کرد. یکی از مشهورترین محصولات کداک در دنیای عکاسی، دوربینهای برند BROWNIE بودند که با قیمت یک دلار و رول فیلم ۱۵ سنتی فروخته میشدند. با معرفی دوربینهای براونی در سال ۱۹۰۰، عکاسی برای نخستینبار به هنر و فعالیتی در دسترس تمامی اقشار جامعه تبدیل شد. تغییرات زیرساختی و مدیریتی کداک، مانند هر شرکت درحالتوسعهی دیگر در سالهای ابتدایی قرن بیستم انجام شد. شعبهی نیوجرسی در سال ۱۹۰۱ تأسیس شد و در پی آن، ایستمن بهعنوان مدیر آن شعبه و شریکش هنرس استرانگ بهعنوان مدیر واحد نیویورک مشغول بهکار شدند. شعبهی نیوجرسی بهنوعی هلدینگی برای نظارت بر شعبههای مختلف کداک بود و امروز نیز، شرکت اصلی کداک محسوب میشود. محصول بعدی که نوآوری کداک را در دنیای عکاسی اثبات کرده و فرایند را برای عکاسان آماتور آسانتر کرد، KODAK Developing Machine بود که بهنوعی امکان پردازش فیلمها بدون نیاز به اتاق تاریک را برای مردم بههمراه داشت. محصول بعدی، استانداردی شد که بهمدت ۳۰ سال در دنیای عکاسی آماتور، طرفدار داشت. KODAK Non-Curling Film نام این محصول بود و شرکت آمریکایی را بیش از پیش در ذهن علاقهمندان به عکاسی ماندگار کرد. تولید فیلمهای ایمنتر و مقاوم دربرابر اشتعال برای عکاسی، تأسیس مرکز تولید در استرالیا و گسترش فعالیتهای تحقیق و توسعه، از اقدامات مهم کداک در دههی اول و دوم قرن بیستم بودند. بیمهی مسئولیت و حوادث کارمندان و اعطای سهم از سود به آنها، اقدامات مهم کداک در حوزهی منابع انسانی بودند که امروز به استانداردهایی در صنعت تبدیل شدهاند. در بخش تحقیق و توسعه، ایستمن با استخدام محقق بریتانیایی، دکتر سی ای کنث میس، یکی از اولین مراکز تحقیق صنعتی را در آمریکا تأسیس کرد. فیلمهای عکاسی رنگی Kodacolor با شروع جنگ جهانی اول، کداک نیز از فرصت ایجاد شده برای عرضهی محصولات کاربردی استفاده کرد و سود خوبی از آنها بهدست آورد. در قدم اول، دوربینهای تصویربرداری هوایی تولید شدند و مهارت استفاده از آنها تیز به نیروهای نظامی آمریکا آموزش داده شد. بهعلاوه، پوششدهی استات سلولز روی بالهای هواپیمای نیروی دریایی آمریکا و همچنین شیشههای نشکن برای ماسکهای گاز، توسط کداک عرضه شد. حضور در صنعت فیلمسازی، با معرفی محصولات جدید و کمک به علاقهمندان آماتور آن، با جدیت در دههی دوم قرن نوزده ادامه پیدا کرد. معرفی فیلمهای ۱۶ میلیمتری باکیفیت بر پایهی استات سلولز، نخستین دوربین فیلمبرداری با نام CINE-KODAK و پروژکتور KODASCOPE، قدمهای بزرگ شرکت در آن زمان بودند. درنتیجه، با افزایش سریع محبوبیت فیلمهای ۱۶ میلیمتری، شبکهای عظیم از لابراتوارهای کداک برای پردازش فیلمها، در سرتاسر جهان تأسیس شد. در سال ۱۹۲۷، تعداد کارمندان کداک به بیش از ۲۰ هزار نفر در سرتاسر جهان رسید. محصولات بعدی کداک در دنیای ضبط و پخش محتوای عکس و فیلم، در خلال دههی ۱۹۳۰ به بازار معرفی شدند. KODACHROME، نخستین فیلم رنگی موفق بود که با تمرکز بر بازار آماتورها معرفی شد. در ابتدا، این محصول بهصورت ۱۶ میلیمتری برای فیلمهای سینمایی، ۳۵ میلیمتری برای اسلاید و ۸ میلیمتری برای فیلمبرداری خانگی در دسترس بود. پس از معرفی فیلم مخصوص نیز، دوربین فیلمبرداری خانگی با نام CINE-KODAK از راه رسید. یک سال بعد، اولین پروژکتور کداک، با قابلیت پخش فیلم صدادار ۱۶ میلیمتری، با نام Sound KODASCOPE Special Projector در اختیار کاربران قرار گرفت. نخستین پروژکتور اسلاید کداک، در سال ۱۹۳۷ و با نام KODASLIDE از راه رسید. نوآوری بعدی، دوربین کداک با کنترل اکسپوژر فتوالکتریک داخلی بود که بهنام Super KODAK Six-20 عرضه شد. کداک در سالهای بعد تجربههای متعددی را نیز در حوزهی نمایش انجام داد. یکی از ماندگارترین و مشهورترین محصولات در این حوزه، نمایشگرهای غولآسای Kodak Colorama بودند که نخستین نمونه از آنها در سال ۱۹۵۰ با ابعاد حدود ۵.۵ در ۱۸ متر، در Grand Central Station در نیویورک نصب شد. این صفحهنمایش بزرگ تا پایان فعالیت در سال ۱۹۸۹، در هر روز کاری میزبان ۶۵۰ هزار رهگذر و توریست بود و تا سالها، صفحهی اول روزنامهها را به خود اختصاص میداد. در نیمهی دوم قرن بیستم، توسعهی محصولات براونی با قدرت بیشتر ادامه پیدا کرد. دوربین فیلمبرداری ۸ میلیمتری، پروژکتور و دوربین Turret، محصولاتی بودند که تحت برند براونی تولید شدند. یکی از موفقترین محصولات براونی در آن سالها، Starmatic بود که درنهایت در ۷ مدل عرضه شد و بیش از ۱۰ میلیون عدد از آن در ۵ سال به فروش رفت. تا سال ۱۹۵۵، تعداد کارمندان کداک در سرتاسر جهان به ۷۴ هزار نفر رسیده بود. شاید باور این حقیقت که کداک، نخستین دوربین دیجیتال، یا همان قاتل برند خود را اختراع کرده باشد، کمی دشوار بهنظر برسد. شرکت آمریکایی در سال ۱۹۷۵، نمونهی آزمایشی نخست دوربین دیجیتال را با رزولوشن ۰.۰۱ مگاپیکسل معرفی کرد. دیگر اختراع بزرگ کداک در آن سالها که پیشرفت بزرگی در دنیای فناوری محسوب میشد، Kodak Ektaprint 100 بود که فناوری کپی را به سطح جدیدی رساند. بلافاصله پس از عرضه، تحسین بازار از کیفیت بالای محصول کداک و راحتی استفاده از آن، شروع شد. اولین دوربین دیجیتال تاریخ در کنار فرزندان کداک درکنار تولید تجهیزات عکسبرداری و فیلمبرداری، در صنایع دیگر نیز فعالیت خود را گسترش داد. یکی از زیرمجموعههای مهم که در صنایع دیگر فعال بود، زیرمجموعهی صنایع شیمیایی نام داشت. این بخش کداک، علاوهبر تولید مواد و تجهیزات اولیه برای محصولات خود شرکت، در صنایع دیگر نیز محصولاتی را عرضه میکرد. بهعنوان مثال، در سال ۱۹۷۸، پلیاستر ترموپلاستیک را برای تولید شیشههای نوشیدنی به بازار معرفی کرد. تجهیزات پزشکی، صنعت دیگری بود که کداک از سالهای قدیم و با تولید و عرضهی محصولات اختصاصی برای تشخیص بیماریها در آن حضور داشت. پس از موفقیتهای متعدد در بحث تصویربرداری پزشکی، در جشن ۱۰۰ سالگی شرکت، ورود به بازار تشخیص بیماریهای پزشکی، با معرفی دستگاه آزمایش سرم خون به نام ECTACHEM 400، رسانهای شد. نوآوریهای کداک در عصر دیجیتال و سالهای اوجگیری فناوریها، بهقدری زیاد و قابلتوجه بود که در نگاه کلی، نمیتوان شکست آنها در صنعت و خارج شدن از رقابت را باور کرد. در سال ۱۹۸۴، ورود جدیتر شرکت به بازار ویدئو با معرفی Kodavision Series 2000 در بخش فیلمبرداری ۸ میلیمتری و KODAK Videotape Cassetes در بخش ۸ میلیمتری، بتا و VHS انجام شد. حرکت مهمتر آن سالها، حضور جدیتر در بازار کامپیوتر بود که با عرضهی دیسکهای فلاپی برای کامپیوترهای شخصی، اجرا شد. ایستمن در کنار توماس ادیسون صنعت نرمافزار و خدمات مرتبط با آن هم در سالهای پایانی قرن بیستم شاهد حضور کداک بود. دو سیستم مدیریت تصویر با نامهای KODAK EKTAPRINT Electronic System یا KEEPS و KODAK Information Management System یا KIMS در سال ۱۹۸۵ معرفی شدند. چالشهای رقابتی و شروع روند سقوط باوجود تمام تلاشهایی که کداک برای حضوری جدی در موج دیجیتالی شدن انجام میداد، رقابت و چالشهای متعدد توسعه، این شرکت را تهدید میکرد. بسیاری از شرکتهای کوچک و بزرگ دنیای عکاسی، فیلمبرداری و حتی کامپیوتر، کداک را هدف شکایتهای متعدد ضد تراست قرار دادند. اتهام کداک در آن شکایتها، انحصاری کردن تولیدات در صنعت عکاسی بود. علاوهبر تهدیدهای قانونی، برخی توسعهها و ورود به حوزههای رقابتی سنگین، هزینههای فراوانی را برای برند کداک بههمراه داشت. آنها با معرفی Ektaprint 100 بهصورت جدی به رقابت با غولهای آن زمان صنعت یعنی زیراکس و IBM وارد شدند. رقابت بزرگ دیگر، با معرفی دوربین چاپ سریع دربرابر شرکت قدیمی Polaroid Corporation انجام شد که درنهایت به شکست در آن بازار انجامید. صنعت تولید کاغذ عکاسی، تا سالها تحت سلطهی کداک بود. در دهههای پایانی قرن بیستم، شرکتهای متعدد آسیایی و آمریکایی با ورود به این بازار و عرضهی محصولات ارزانتر، تهدیدی جدی برای آنها ایجاد کردند. از رقبای جدی کداک در این صنعت میتوان به فوجی فیلم و 3M اشاره کرد. بههرحال کداک نیز تلاش کرد تا با کاهش قیمتها رقابت را به سوی خود بازگرداند که کاهش سود و علاقهمندی سهامداران را در پی داشت. در ادامه، در المیپک تابستانی ۱۹۸۴، فوجی فیلم توانست به سلطهی کداک در عرضهی فیلم رسمی مراسم پایان دهد که ضربهی بزرگی به بدنهی کداک زد. تبلیغ دوربین تاشو کداک با قابلیت تعویض فیلم در روز بههرحال باوجود تمام چالشها در بخش عکاسی و کاهش فروش آن خصوصا در سالهای پایانی دههی ۱۹۷۰، کداک در حوزههای دیگر همچون مواد شیمیایی، خدمات مخصوص تجاری و چاپ حرفهای عکس، درآمد مناسبی داشت و شکستهای دیگر را جبران کرد. فرایندهای خرید و ادغام، در کداک هم مانند بسیاری از کسبوکارهای بزرگ صنعت در جریان بود. یکی از خریدهای مهم، در سال ۱۹۸۱ و با هدف ورود هرچه قویتر به صنعت الکترونیک انجام شد. شرکت Atex که در آن زمان پیشگام بازار سیستمهای الکترونیک ویرایش متن بود، در آن سال توسط کداک خریداری شد. مشکل اصلی کداک در این خرید و بسیاری موارد دیگر، سرعت پایین توسعهی محصولات و فرایندها بود که درنهایت، به شکست Atex در حوزهی مذکور انجامید. کداک از زمان تأسیس به شرکتی با پشتیبانی عالی از کارمندان مشهور بود. لقب آنها بهخاطر همین رفتار صحیح با کارمندان، Great Yellow Father بود. درواقع جورج ایستمن اعتقاد داشت پیشرفت و موفقیت یک شرکت لزوما به دستاوردهای فنی آن وابسته نیست، بلکه حسن نیت و وفاداری کارمندان، موجب پیروزیهای بزرگ خواهد شد. درنتیجهی همان سیاستها، سوددهی شرکت همیشه بالاتر از میانگین بود، اخلاقیات در شرکت جریان داشت و کارمندان هیچگاه نیازی به تشکیل اتحادیه یا اعتراض و انتقاد نداشتند. در سال ۱۹۸۳، چالشها به بخش نیروی انسانی کداک نیز وارد شد. آنها مجبور شدند ۵ درصد از نیروی انسانی خود را بهمنظور کاهش هزینهها، تعدیل کنند. درواقع، فشارهای رقابتی از طرف شرکتهای ژاپنی و داخلی و همچنین چالشهای بینالمللی اقتصادی که موجب کاهش تقاضا برای محصولات میشد، همگی توجیهی بر کاهش تعداد نیروی انسانی شد. بههرحال در سالهای اوج چالش و رقابت برای کداک، مدیران در پی بهبود تنوع محصولات و ورود به بازارهای جدید نیز بودند. آنها صنعت الکترونیک و محتوای ویدئویی را اهداف اصلی خود میدانستند و درصدد تولید محصولاتی در آن حوزهها بودند. منتهی محصولات کداک در آن سالها یا کیفیت لازم را نداشتند یا با عرضهی دیرهنگام، بازار را بهنوعی به رقبا واگذار کرده بودند. بههرحال تلاشها برای ورود به بازارهای جدید ادامه داشت و حتی کداک، واحدی اختصاصی برای بخش الکترونیک تأسیس کرد. واحد جدید متشکل از زیرمجموعهی شرکتی بهنام Spin Physics، یک آزمایشگاه تحقیقاتی حالت جامد و مرکز تولیدی برای ساخت مدارهای مجتمع بود. البته، اکثر محصولات کداک در شاخهی الکترونیک در سالهای بعد، از همکاری یا خرید شرکتهای دیگر تولید میشدند. بهعنوان مثال نخستین محصول الکترونیکی آنها که یک دوربین ویدئویی بود، با همکاری ماتسوشیتا الکترونیک، یک شرکت ژاپنی، انجام شد. چنین حرکتی، برای کداک که همیشه تمام جزییات محصولات را خودش آماده میکرد، یک عقبگرد بود. تجهیزات حرفهای کنونی کداک در صنعت چاپ در سالهای بعد، تغییرات ساختاری و تلاش برای حفظ موقعیت کنونی کداک، ادامه پیدا کرد. آنها که در آستانهی دههی ۱۹۹۰، چهار بخش عکاسی، اطلاعات، سلامت و شیمی داشتند، بخشهای عکاسی و اطلاعات را در مجموعهای بهنام تصویربرداری ادغام کردند. از آن زمان، مسئولیت کاهش هزینه و بهینهسازی تولید و فروش، بهصورت اختصاصی به مدیران هر زیرمجموعه، ابلاغ شد. زیرمجموعهی تصویربرداری کداک، روی کسبوکار اصلی شرکت تمرکز داشت و بزرگترین واحد عملیاتی محسوب میشد. با افزایش رقابت در این بازار و افزایش سرعت ارائهی اختراعها و نوآوریهای متعدد در آن، کداک نیز بیشازپیش به حفظ موقعیت خود پایبند میشد. صنعت تصویربرداری و چاپ عکسها و ماشینآلات وابسته به آن همچون دستگاههای کپی، پرینترهای کامپیوتری و نرمافزار، حوزهی تمرکز زیرمجموعهی تصویربرداری بودند. کداک برای حضور جدیتر در بازار دیجیتال، محصولات نوآورانهی متعددی را نیز به بازار عرضه کرد. یکی از این محصولات، دوربین عکاسی بود که قابلیت ذخیرهی تصاویر روی CD را داشت. چنین نوآوریهایی بههمراه محصولات دیگر، جایگاه کداک را بهعنوان پیشگام جهانی در تصویربرداری الکترونیک، حفظ کرد. ایستگاههای چاپ سریع عکس کداک باوجود تمام تلاشها، کداک در سالهای پایانی قرن بیستم بهنقل از یکی از کارشناسان اقتصادی آن سالها، یکی از بروکراتیکترین، کمبازدهترین، ایزولهترین، کندترین و البته دوستداشتنیترین شرکتهای آمریکا بود. بههرحال، آنها توانایی رقابت جدی با بازیگران دیگر را نداشتند و یکی از دلایل آن، ترس از ورود به دنیای دیجیتال و از دست دادن بازار فیلمهای عکاسی بود. البته، صنایع دیگر آنها نیز مانند محصولات شیمیایی و درمانی نیز با مدیریت ضعیف، تأثیر زیادی بر بازار نداشتند. جورج فیشر، اولین مدیرعاملی بود که از بیرون از کداک، در سال ۱۹۹۳ از موتورولا به این شرکت پیوست. او پس از اصرار هیئتمدیره بر اخراج مدیرعامل پیشین، برای تغییر مسیر و بهبود فرایندها وارد کداک شد و در نخستین فرصت، تغییر تمرکز به حوزهی تصویربرداری را شروع کرد. یکی از اقدامات مهم او، فروش تعداد زیادی از زیرمجموعههای غیرتصویربرداری شرکت بود که بدهی آنها را بهمقدار قابلتوجهی کاهش داد. مدیرعامل جدید کداک برخلاف مدیران قبلی اعتقاد داشت ورود به دنیای دیجیتال نهتنها تهدیدی برای آنها نیست، بلکه فرصتی عالی برای افزایش سلطه بر بازار خواهد بود. استراتژی جدید و وضعیت کنونی برند کداک اگرچه فیشر تصمیمی جدی برای تمرکز بر بازار دیجیتال داشت، باز هم سرعت تغییر در کداک پایین بود. درواقع مدیران هنوز تصور دنیایی بدون دوربینهای سنتی و فیلم عکاسی را نداشتند. درمقابل، مصرفکنندهها بهسرعت از محصولات رقبایی همچون سونی برای تصویربرداری دیجیتال استقبال میکردند. بههرحال فیشر هم پس از مدتی کداک را ترک کرد و دنیل کارپ، بهعنوان مدیرعامل جدید آن استخدام شد. او سرعت ورود به دنیای دیجیتال را افزایش داد و با معرفی خانوادهی دوربینهای این صنعت با نام EasyShare، سعی در حضور جدیتر در بازار داشت. در آن زمان، مطالعات جدی روی رفتارها و نیازهای کاربران نیز انجام شد و محصولات متنوعی همچون پرینترهای عکس سریع و قابل حمل، به بازار عرضه شد. بههرحال استراتژیها تاحدودی مثبت بود.رقابت از سوی برندهای آسیایی و محصولات ارزانقیمت آنها، هنوز هم چالشی بزرگ برای کداک بود. آنها تا سال ۲۰۰۷ به رتبهی چهارم بازار دوربینهای دیجیتال در آمریکا سقوط کردند و تنها ۹.۶ درصد از بازار را در اختیار داشتند. تا سال ۲۰۱۰، این رتبه به هفتم رسید.
یکی از آخرین تلاشهای کداک برای باقیماندن در دنیای دوربینهای دیجیتال سقوط شدید کداک در بازار، مدیران را مجبور به جابهجاییهای مهمتر و تغییر استراتژی کرد. مدیرعامل جدید آنتونیو پرز تصمیم گرفت تا برخلاف استراتژی همیشگی کداک مبنی بر انجام تمامی فعالیتها در داخل شرکت، برخی از موارد را برونسپاری کند. او کارخانههای تولید فیلم را تعطیل کرد که در نتیجهی آن، ۲۷ هزار نفر شغل خود را از دست دادند.
بازار هدف جدیدی که پرز برای کداک ترسیم کرده بود، تمرکز زیادی بر پرینترهای دیجیتال و دستگاههای خانگی داشت. پرینترهای رنگی با فناوری Inkjet، برگ برندهی کداک در دههی ۲۰۱۰ تصور میشدند که البته، آنها هم پس از مدتی با کاهش در فروش مواجه شده و شرکت را مجبور به خروج کردند. تا سال ۲۰۱۱، نقدینگی شرکت از ۱.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱، به ۹۵۷ میلیون دلار رسیده بود و کداک، ورشکستگی را بیش از همیشه در نزدیکی خود حس میکرد. سرانجام در ۱۹ ژانویهی سال ۲۰۱۲، برند قدیمی کداک بهصورت رسمی و طبق فصل ۱۱ کد قانون اساسی ایالات متحدهی آمریکا، اعلام ورشکستگی کرد. این اعلام، به شرکت مهلت داد تا سال ۲۰۱۳، طرحی جدید برای بازگشت به فعالیت درآمدزا آماده کند. از آن زمان تمرکز اصلی کداک بهجای عکاسی و تصویربرداری، در حوزههایی همچون خدمات چاپ سازمانی، نرمافزار، پشتیبانی فنی، تولید فیلمهای سینمایی و موارد مشابه است. برند پیشگام دنیای عکاسی در سالهای اخیر تلاشهای زیادی داشت تا بار دیگر خود را بهعنوان نام معتبر تصویربرداری بر سر زبانها بیندازد. حتی تلاشهایی برای تولید گوشیهای هوشمند متمرکز بر عکسبرداری و تولید دوربینهای حرفهای اکشن هم انجام شد که به موفقیت آنچنانی نیانجامید. در سال ۲۰۱۴، جف کلارک جایگزین آنتونیو پرز در پست مدیرعاملی شد و تا به امروز در این پست فعالیت میکند. تعداد کارمندان کداک در سرتاسر جهان، حدود ۵۸۰۰ نفر گزارش میشود که نسبت به دوران اوج آنها، یک سقوط واقعی است. بهعلاوه، آمارهای درآمدی، سود شرکت را در حدود ۲ میلیون دلار نشان میدهد که برای برندی با این سابقه، چیزی نزدیک به فاجعه بهحساب میآید. ایستمن کداک (به انگلیسی: Eastman Kodak ) یک شرکت چند ملیتی سازندهٔ تجهیزات، مواد خام و خدمات عکاسی است که دفتر مرکزی آن در شهر روچستر در ایالت نیویورک ایالات متحده واقع شده و توسط جورج ایستمن در سال ۱۸۹۲ تأسیس شد.
بررسی شیوه های مدیریتی کمپانی کُداک / شما تنها دکمه را فشار دهید، باقی کار با ما کمپانی Eastman Kodak Company که به طور معمول با نام Kodak شــناخته می شــود، یک شرکت آمریکایی تولید کننده دوربین ها و خدمات مربوط به صنعت عکاسی است و دفتر اصلی این شرکت در شهر نیویورک واقع شده. این شرکت در سال 1888 و توسط George Eastman و Henry A. Strong تاسیس شد. کداک یکی از قدیمی ترین و مشهور ترین تولید کنندگان تجهیزات عکاسی و مخترع دوربین های دستی ابتدایی بوده است. نخستین تصویر ثبت شده از فرود انسان روی کره ماه، توسط یکی از دوربین های این شرکت گرفته شده است.
بررسی و مطالعه این کمپانی نشان می دهد که این شرکت چطور توانسته از طریق تحقیق و تولید سیستم عکاسی براساس نیاز مصرف کنندگان به یکی از برترین های این صنعت تبدیل شود. سازمان های هوشمند از طریق تحقیق بازار و به کارگیری فناوری های روز، محصولاتی تولید خواهند کرد که رضایت مشتریان را جلب کنند. تغییرات سریع نیاز هـــا و تقاضـــای مصرف کنندگان دائما در حال تغییر است. امروزه در مقایسه با گذشته، نیاز مشتریان پیچیده تر شده است. برای مثال، آنها رایانه های با عملکرد بالا تر، خودرو هایی پر سرعت تر و مطمئن تر و گوشی های تلفن با قابلیت های بیشتر می خواهند. در همین حال، پیشرفت فناوری حاکی از آن است که کالا ها و خدمات دیروز، به سرعت در حال کهنه شدن هستند. سازمان ها باید تمرکز خود را متوجه این تغییرات کنند. به عنوان مثال، امروزه برخی تولید کنندگان کفش های ورزشی، کفش هایی تولید می کنند که سبک بوده و در عین حال، حالت ارتجاعی بیشتری داشته باشند، از طرف دیگر، تولیدکنند گان رایانه، رایانه های جدیدی ساخته اند که حافظه و قدرت پردازش بیشتری دارند. اینها نمونه هایی از پیشرفت فناوری بودند و بخش بازاریابی، مسئولیت بررسی تغییرات مربوط به این حوزه را بر عهده دارد، تا به این ترتیب سازمان ها بتوانند با تصمیم گیری های به موقع و همزمان با به روز شدن فناوری، تغییرات لازم را اعمال کنند. تقاضای مشتریان این امکان وجود دارد که تقاضای مشتریان را از طریق رفتار های روزانه آنها مشخص کرد و بسیاری از شرکت های مشهور از همین شیوه برای گسترش کسب و کار خود بهره برده اند. مثلا با تماشای مسابقات فوتبال در روز های گرم تابستان مشخص شد که بازار فروش نوشیدنی های خنک در حین تماشای مسابقات بسیار پر رنق خواهد بود. با این حال، در جامعه امروز ما، با وجود بازار فروش پیچیده ای که دارد، مصرف کنندگان به دنبال محصولاتی هستند که تعداد بیشتری از نیاز های آنها را پوشش دهد. به عنوان مثال مصرف کننده با خرید یک دوربین عکاسی تنها به دنبال گرفتن عکس نیست، بلکه کیفیت عکس، حمل آسان دوربین، قدرت فوکوس بالای دوربین از جمله گزینه های مورد نیاز او است. به این ترتیب، مصرف کننده در یک دوربین، به دنبال مجموعه ای از قابلیت هاست. بنابراین کمپانی Kodak چگونه توانسته به تقاضای مشتریانش پاسخگو باشد؟ پیش از اینکه نگاهی به محصولات تولیدی این شرکت بیندازیم، لازم است ابتدا فرهنگ سازمانی کُداک را مورد بررسی قرار دهیم. برای موفقیت در جایگاه بازار، یک سازمان باید فرهنگ خود را بر مبنای بازاریابی قرار دهد. پیشبرد فرهنگ یک سازمان، چشم انداز و بیان ماموریت آن است. با مطالعه و تحلیل این موضوع می توان درک کرد که چرا کداک توانسته در زمینه خدمات به مشتریان موفق عمل کند. دیدگاه دیدگاه شرکت کداک به این ترتیب است که «میراث ما پا برجاست و هدف ما، نخستین بودن در دنیاست.» این رویکرد در کمپانی کداک، اتفاق تازه ای نیست، اما هدفی است که این شرکت به تازگی آن را جزو اولویت های خود قرار داده است. امروزه فرهنگ سازمانی کداک، با قرار دادن جلب رضایت مصرف کنندگان به عنوان هدف اصلی خود، قصد دارد به بهترین ها دست پیدا کند و از این طریق، به پیشروی این صنعت تبدیل شود. طی چند سال، کداک در حوزه تغییرات مربوط به دوربین های عکاسی، همیشه حرف اول را زده. این کمپانی درک کرده که محصولات، طول عمر محدودی دارند و لازم است که گهگاه محصولات جدید با قابلیت های بیشتر به بازار این صنعت معرفی شوند. تحقیق و بررسی سال ها تحقیق و بررسی و پیشرفت های چشمگیر فناوری، منجر به ساخت ساده ترین و هوشمند ترین سیستم عکاسی توسط کداک شده است. محققان این کمپانی متوجه شدند کــه مصرف کننـــدگان خواهان قابلیتی برای تغییر فرمت عکس ها هستند. وجود فرمت ها بیشتر به مصرف کنندگان این امکان را می داد که کنترل بیشتری روی عکس ها داشته باشند و خلاقانه تر عمل کنند. در این بین، تاریخ و مکان عکس های گرفته شده بعد از گذشت مدتی ناخوانا می شد. بنابراین کداک متوجه شد که این مسئله یکی دیگر از مشکلات مصرف کنندگان دوربین های عکاسی است و این مشکل باعث می شد که مصرف کنندگان نتوانند نگاتیو مورد نیاز خود را برای چاپ دوباره پیدا کنند. تحقیقات نشان داد که تنها 2درصد از عکس ها، دوباره چاپ شده اند. همین نقص باعث شد که علاقه مصرف کنندگان به عکاسی و به اشتراک گذاری عکس ها کاهش پیدا کند. بنابراین، اطلاعات مربوط به تحقیق بازار، به کمپانی کداک این فرصت کلیدی را دارد تا نیاز ها و خواسته های مشتریان خود را پیدا کند. درنتیجه کداک با در نظر گرفت نیاز مشتریان و تولید محصولاتی مطابق با خواسته آنها، قادر بود رضایت مشتریان را جلب کند. همین امر، منجر به توسعه محصول این شرکت و ساخت سیستم پیشرفته عکاسی شد که شامل فیلم ها، دوربین های عکاسی و فناوری های های نوآورانه در این زمینه بود. تمرکز روی مشتری طبق ماموریت و چشم انداز این کمپانی، کداک هر یک از بخش های مربوط به سیستم عکاسی خود را، براساس نیاز مصرف کننده ساخته است. این شرکت با ایجاد ارتباط با مصرف کنندگان خود، بهترین دوربین هایش را تولید کرده است. آنها به جای تهیه نمونه های اولیه دوربین ها، از جعبه های خالی چوبی استفاده کرده و داخل آنها پنل های LCD و فناوری منظره یاب نصب کردند. این اقدام، آنها را به طراحی دوربین های جدیدی هدایت کرد که کاملا با مدل های قدیمی متفاوت بود. سیستم پیشرفته عکاسی کداک، مورد تایید مصرف کنندگان سراسر دنیا قرار گرفته است. این شرکت با بررسی محصولات خود در 11 کشور مختلف، بازخورد های مثبتی دریافت کرده است. ایجاد سازش مشکل بزرگی که کمپانی های رایانه ای در طول 20سال گذشته با آن مواجه هستند، عدم سازگاری است. شرکت های رقیب، نرم افزار ها و سخت افزار های خاص خود را طراحی می کنند تا از این طریق، سهم مشخصی از کل بازار را نصیب خود کنند. با این حال، آنها با این کار، سهم بازار خود را محدود می کنند. اخیرا این شرکت ها، متوجه خطای خود شده و در پی ایجاد سیستم سازشی هستند. برای جلوگیری از این اتفاق، کداک ایجاد سازگاری در سیستم های عکاسی خود را در دستور کار قرار داد. در سال 1991، تیمی پنج نفره از پیشرو های صنعت عکاسی را برای پیشبرد سیستم جدید عکاسی به کار گرفت که گفته می شود باعث ایجاد رقابت در تاریخ صنعت شد. نمونه آن، معرفی دوربین Brownie، در سال های ابتدایی قرن بیستم میلادی بود. نتیجه گیری در اوایل دهه 90 میلادی کداک ابداع کننده جامع ترین سیستم بین المللی بررسی مصرف کنندگان بود. توسعه سیستم پیشرفته عکاسی، نتیجه مستقیم توجه دقیق به نیاز مصرف کنندگان دوربین های عکاسی است. این شرکت با پیدا کردن کمبود های موجود در صنعت عکاسی و مزایا و فوایدی که می شد از طریق آنها به دست آورد، این سیستم پیشرفته را ابداع کرد. خطای استراتژیک در تحلیل روندهای بازار چه بر سر کداک آورد؟ اگر از علاقمندان عکاسی باشید نام کداک برای شما بسیار آشناست. برای سالهای متمادی حتی در ایران خودمان مشابه بسیاری از نقاط دیگر دنیا، برند کداک آنقدر گسترده شده بود که بعضا با خود عکاسی مترادف شده بود. در اواخر دهه 90 میلادی تقریبا تمامی عکسهای دنیا بر روی فیلمهای کداک گرفته میشد. اما انقلاب دیجیتال ورق را برگرداند به طوری که تعداد دوربینهای دیجیتال از 4.5 میلیون در سال 2000 به 28.3 در سال 2007 رسید. اگر چه اندکی واقعبینی و دیدگاه استراتژیک میتوانست این تغییر روند در بازار را پیشبینی کرده و از آن استفاده نماید اما خودبینی بیش از حد در عدم توجه یا جدی نگرفتن تغییر در حجم بازار، موجب شکستی بزرگ برای این برند بزرگ شد. در حقیقت تلاش برای سنجش اندازه بازار علاوه بر یاری رساندن در تعیین حجم ظرفیت موجود و برنامهریزی برای تصاحب سهم بیشتر از این فرصت، تصویری شفافتر از روندهای موجود در بازار را نیز در اختیار شما خواهد گذاشت. بازاریابی تهاجمی Kodak برای دفاع از سهم بازار خود حفاظت از سهم بازار فعلی خود در مقابل حملات احتمالی رقیب باید دائمأ در نظر شرکتها باشد. شرکتها باید در توسعه محصول جدید و ارائه خدمات جدید و بهبود شبکه های توزیع و کاهش هزینه ها جلوتر از رقبای خود حرکت کنند تا بتوانند در صحنه باقی بمانند؛ در واقع باید از طریق اقدامات مناسب دفاعی و تهاجمی سهم کنونی بازار خود را حفظ کنند. در اینجا به ذکر مثالی می پردازیم: بیش از صد سال است که ایستمن کداک(Eastman Kodak)، به دوربین های عکاسی با روش استفاده آسان، فیلم های عکاسی با کیفیت بالا و سودآوری نسبتأ خوب و با ثبات شناخته شده است. اما در خلال ده سال گذشته رشد فروش این شرکت متوقف شده و سودآوری آن رو به کاهش گذاشته است. رقبای خلاق و نوآور، که اکثر آنها ژاپنی بوده اند، کداک را جا گذاشته اند. رقبایی که دوربین های عکاسی ۳۵ میلی متری، دوربین های فیلمبرداری و لابراتورهای تولید یک ساعته فیلم به بازار عرضه کرده یا نسبت به اصلاح و بهبود این محصولات اقدام کرده اند. با این وصف با ورود شرکت فیلم سازی فوجی به حیطه فعالیت اصلی کداک که همانا تولید فیلم رنگی بود، کداک دیگر این چالش را جدی تلقی کرد. فوجی با عرضه فیلم های رنگی بسیار خوب، وارد بازار فیلم ایالات متحده آمریکا شد و قیمت این فیلم ها را هم ۱۰ درصد زیر قیمت های کداک تعیین کرد. کداک برای حفاظت از سهم بازار خود در ایالات متحده به شدت عکس العمل نشان داد. این شرکت، نخست قیمت های فروش فیلم های خود را تا سطح قیمت های فوجی پایین آورد و بعد گونه های بهتری از فیلم رنگی را تولید و روانه بازار کرد. کداک هزینه های تبلیغاتی و پیشبردی خود را به ۲۰ برابر فوجی افزایش داد و با پرداخت ۱۰ میلیون دلار امتیاز رسمی حضور در بازی های تابستانی المپیک ۱۹۸۸ سئول در کره جنوبی را به دست آورد. این شرکت امتیاز حضور در المپیک سال ۱۹۹۲ بارسلون را نیز از فوجی ربود. کداک به طور موفقیت آمیزی از جایگاه خود در ایالات متحده دفاع کرد و در سال های آغازین دهه ۱۹۹۰، این شرکت سهم بازار خود را در سطحی بسیار مطلوب، یعنی ۸۰ درصد تثبیت نمود. اما کداک در آن نبرد گامی هم به جلو برداشت. کداک برای افزایش حضور و فروش در ژاپن به اقدامات تهاجمی چندی مبادرت کرد. آن ها به تأسیس شعبه جداگانه ای موسوم به کداک ژاپن در ژاپن همت گماشتند و کارکنان ژاپنی خود را تا سه برابر افزایش دادند. کداک با استفاده از یک شبکه توزیع ژاپنی رأسا اقدام به دایر کردن بازاریابی و کارکنان فروش ژاپنی کرد. کداک همچنین در یک مرکز فن آوری جدید و یک موسسه بزرگ تحقیقاتی ژاپنی سرمایه گذاری کرد. و بالاخره کداک بر شدت تبلیغات و فعالیت های پیشبردی خود در ژاپن افزود. هم اکنون کداک ژاپن سرپرستی هر چیزی را از مناظره تلویزیونی به سبک ژاپنی تا تورنمنت مسابقات کشتی ژاپنی بر عهده می گیرد. کداک از جمله در موطن اصلی فوجی به امتیازات چندی دست می یابد: • اول اینکه بازار ژاپن فرصت های بزرگی را از نظر افزایش فروش و سودآوری نوید می دهد. به خاطر داشته باشیم که این کشور با ۵/۱ میلیارد دلار بازار فیلم عکاسی و کاغذ چاپ فیلم، بعد از ایالات متحده آمریکا بزرگترین بازار است. • دوم اینکه بسیاری از فن آوری های جدید در حیطه عکس برداری از کشور ژاپن سرچشمه می گیرد، بنابراین حضور بیشتر در این کشور به کداک کمک می کند تا همگام با پیشرفته ترین تحولات به پیش رود. • سوم، مالکیت و مشارکت با شرکت های ژاپنی در ژاپن به کداک درک بهتری از شیوه تولید در ژاپن ارائه می دهد تا بلکه برای بازار ایالات متحده آمریکا و بازار دیگر نقاط جهان، محصولات جدیدی فراهم کند. • کداک با حمله به بازار ژاپن یک امتیاز عمده دیگر هم به دست می آورد. و آن این است که اگر قرار باشد فوجی قسمت اعظم منابع خود را در قلمرو داخلی به دفاع از خود در قبال حملات کداک اختصاص دهد، دیگر از منابع کافی برای مقابله با کداک در ایالات متحده برخوردار نخواهد بود. فهرست: معرفی تاریخچه اجمالی شرکت کداک بررسی شیوه های مدیریتی کمپانی کُداک استراتژی بازاریابی تهاجمی چیست؟ چه کسانی از بازاریابی تهاجمی استفاده می کنند؟ دفاع از سهم بازار حفاظت از سهم بازار خط مشی دفاعی خداحافظی در اوج! کشتی به گل نشسته! اتفاقات پی درپی تیر خلاص! بازاریابی تهاجمی Kodak برای دفاع از سهم بازار خود چگونه غول یک صنعت به ورشکستگی میرسد طرح تجاری کداک انکار کداک از حقیقت فرصت هایی که به تهدید تبدیل شدند نادیده گرفتن بازخورد رسانه هاوازدست دادن زمان خطای استراتژیک در تحلیل روندهای بازار چه بر سر کداک آورد؟ 4 نشانه استراتژی های بازاریابی محتوایی تاریخ انقضا گذشته-مطالعه موردی ورشکستگی شرکت کداک دلایل ورشگستگی کداک اولویت های مشتریان تغییر کرده است تفکر خارپشت و روباه در بازاریابی مطالعه موردی کداک شرکت کداک، نمونهای از این اتفاق پی بردن به اشتباهات نزدیک بینی بازاریابی! ماتریس آنسوف درشرکت کداک شرکت Eastman Kodak از ماتریس Ansoff برای رشد موفق بین المللی استفاده می کند ماتریس SWOT شرکت Eastman Kodak آمیخته بازاریابی درشرکت کداک/Marketing Mix Eastman Kodak Company تحلیل PESTEL شرکت Eastman Kodak BCG Matrix و VRIO Framework برای شرکت Eastman Kodak مدل 7اس مکنزی تحلیل بازاریابی شرکت Eastman Kodak 5C